اسماعیل فتحی خسروشاهی

ساخت وبلاگ
معرفی آقای اسماعیل فتحی خسروشاهی

اسماعیل فتحی خسروشاهی متولد  1/12/1327 محله ی راوند خسروشاه که هم اکنون ساکن تهران  میباشند.خانواده ی فتحی در خسروشاه به ( حاج باقر اوشاغي ) معروف بودند. نام پدر بزرگ ایشان حاج علی، دارای پنج فرزند پسر و یک فرزند دختر بود. از 5 عروس پدر بزرگ 4 تا اهل تبريز و یکی خسروشاهی بوده است.
پدر آقای اسماعیل فتحی، حاج محمد خسروشاهی و مادرشان سیاره خانم اهل تبریز می باشد.
 یک برادر بزرگ تر بنام ابراهیم،  که از دبیران نمونه شیمی در تهران بودند و سال قبل بديار باقی شتافتند و پنج خواهر که همگی با سواد هستند. کوچکترين خواهرشان دارای مدرک PHD و استاد دانشگاه USC کالیفرنیای آمریکا در رشته اقتصاد-ریاضی میباشند.
همسر آقای فتحی دارای  لیسانس جامعه شناسی می باشد. دو فرزند پسردارند بنامهای امیر و آریا که یکی از آنها در مقطع کارشناسی ارشد رشته ی طراحی صنعتی و پسر دوم در مقطع کارشناسی همان رشته ادامه ی تحصیل می کنند. دختر ایشان لیلا،  در رشته میکروبیولوژی در ورود به کارشناسی ارشد هستند. علاوه بر این  هر سه فرزند ایشان در عالم هنر و همچنین در موسیقی و نقاشی فعال  میباشند.
اسماعیل فتحی خسروشاهی ؛ تحصیلات دبستان را در مدرسه ناصر خسرو  واقع در کوچه سیدلر ( سیّدلر کوچه سی، سیکل اول دبیرستان در مدرسه ی  دانش اسکو و سیکل دوم دبیرستان را در دبیرستان دهقان تبريز) به پایان رسانیده است .در سال 1347 دیپلم طبیعی(تجربی امروز) را تمام می کند. و  سپس برای ادامه ی تحصیل به تهران رفته و در رشته ی مکانیک ادامه ی تحصیل می کند.

در خصوص حوزه ی فعالیتهای تخصصی آقای خسروشاهی  می توان بطور خلاصه به این موارد اشاره کرد :
- آموزش بدنه ی هواپیما و  اخذ گواهینامه ی بین المللی موتور هواپیما.
_ یازده اثر جهت تعمیر و نگهداری موتور( Technical order ) و سوار کردن موتور به هواپیما و طراحی محل ورودی هوا به موتور در بدنه هواپیما و نهايت تست و اجازه پرواز که این کتابها در #نمایشگاه_صنایع_دفاعی نیز عرضه شده اند. کارهای ترجمه ای دیگر نیز در این حوزه داشته اند.
ایشان علاوه بر زبان ترکی و فارسی تا حدودی نیز به زبانهای کردی و همچنین زبان انگلیسی_اسپانیولی_روسی آشنایی دارند.
زبان روسی را در پژوهشگاه هواپیمایی بهنگام فعالیت با کارشناسان روسی و نیز دوره ای که به منظور آموزش زبان گذاشته بودند فرا می گیرد.
زبان اسپانیایی را وقتی برای عمل جراحی چشم در اسپانیا بستری میشوند، همانجا فرا می گیرند و حتی بیشتر از زبان انگلیسی به آن مسلط می شوند.
آثار قلمی استاد فتحی خسروشاهی؛

در کل آثار قلمی استاد فتحی به شرح زیر می باشد :
- صابر شاه تختی( شاعر جمهوری آذربایجان) منظومه ای شاعرانه و عاشقانه تحت عنوان «تانری سئوگیسی» دارد که بازنویسی، تهیه و تنظیم و معنا کردن لغات مشکل کتاب را جناب فتحی از طریق انتشارات تکدرخت در سال 1393 روانه ی بازار کتاب نموده اند.
- کتاب 4  قاراگون اثر صابر شاه تختی . این کتاب درباره ی یک واقعیت تاریخیست که توسط ایشان به همراه آسان سازی لغات آن به الفبای عربی برگردان شده است .
کتاب 4 قارا گون در تقویم و تاریخ آزربایجان در دو مرحله نسل کشی و دو مرحله اشغال خاک آزربایجان توسط دژخیمان روس و ارمنی نوشته شده که مراحل بقرار ذيل است :
نسل کشی ماه مارس1918
اشغال ماه آوریل1920
اشغال ماه ژانویه1990
نسل کشی بويژه در شهر خوجالي سال1992.
شرحی از خلاصه کتاب :
 سرباز روسی همراه سرباز ارمنی وارد خانه آزربایجاني شده در اتاق را باز ميکنند سرکودکی را روی سينه ی جنازه مادرش می بینند . وقتی کودک چشمش به تازه واردین ميافتد بخيال اینکه شاید پدرش باشد بطرف سرباز ارمنی که جلو بود پناه میبرد و سرباز ارمنی سر لوله تفنگ را در دهان کودک قرار داده و ماشه را میکشد.
سرباز روس حالش بد شده و میگوید بدون این عمل هم بچه از گرسنگی و تنهائی می مرد این چه کاری است که تو کردی. سرباز ارمنی جواب میدهد زنده بودن یک ترک حتی یک لحظه هم جایز نیست و این موضوع را بعد ها سرباز روس از مشاهداتش در جنگ افشا کرده است که در مطبوعات جهانی نیز درج شده است.

در کنار اینهمه فعالیت استاد فتحی در صفحه آرایی ، ویراستاری  و تنظیم برخی آثار نیز فعالیت دارند که از آنجمله میتوان به کتابی در مورد موسیقی اثر استاد محمد عطاپور  اشاره نمود که این اثر نیز اخیرا روانه ی بازار شده است.
جناب فتحی در مورد نویسندگی چنین می گویند :
« البته اینها همه انجام وظیفه ای بوده تا نان حلال در سفره گذارده باشیم و گرنه اگر می خواستم با دیدگاه اقتصادی کتاب بنویسم ، الان خیلی کتابها نوشته بودم ولی من علاقه داشتم اثراتی را به یادگار بگذارم که به وجودم وابسته هستند. »

فعالیت و آثار آقای اسماعیل فتحی خسروشاهی در ساحه ی موسیقی :

همانگونه که در ابتدا اشاره شد، جناب فتحی خسروشاهی بعد از اخذ دیپلم برای ادامه دادن به عشق خود موسیقی، عازم تهران می شود و مثل پرنده ای که از قفس آزاد شده باشد، شادمان از اینکه دیگر کسی به او مطرب نخواهد گفت و و و  به دنبال فرا گرفتن موسیقی میرود و در کنار آن در رشته ی مکانیک نیز تحصیل می کنند.

در همان سال نزد اسدالله ملک( استاد ویولون) می رود.کلاسهای او در دروازه شمران بود و دستمزد نسبتا بالایی نیز  می گرفت. اسماعیل فتحی در مدت یکماه ! با ساز ویولون ، دشتی را نزد اسدالله ملک  می آموزد.
در اواخر سال 1353 برای یادگیری مقامات فارسی نزد اسماعیل مهرتاش که برای آموزش موسیقی شهریه ای نمی گرفت و به دلیل رایگان بودن آموزش، همیشه در کلاسهایش 60 تا 70 نفر هنر جو وجود داشته، میروند.
 
طبق گفته ی آقای خسروشاهی، استاد مهرتاش به موسیقی اصیل ایرانی علاقه داشت و معتقد بود که موسیقی پاپ صدمه ی بسیاری به موسیقی اصیل و کلاسیک خواهد زد. استاد مهرتاش در سال 1359 فوت می کنند.

از شاگردان ایشان که استاد فتحی با بسیاری از آنها همدوره بودند :
محمدرضا نوابی اهل تبریز- استادشجریان- عبدالوهاب شهیدی- منتشری- جمال وفا- رمضانی- طاهری خلخالی و و و

آقای فتحی در این خصوص می گویند :
یکی از شاگردان استاد مهرتاش آقای رضایی بود. صدای استاد شجریان در مقایسه با صدای او سطح پایینی داشت که با پیروزی انقلاب بنابه مسایل اعتقادی هرگز به موسیقی ادامه ندادند.
در تهیه و تنظیم آلبوم آثار استاد مهرتاش اثر آقای طاهری خلخالی، کمک شایانی به آقای طاهری نموده اند.

ایشان همچنین مسلط به دستگاههای موسیقی آذربایجانی می باشند.

در سال 1393 یکی از اشعار زیبای استاددکترمحمدزاده_صدیق با نام «یاراقالیبدیر» (برگرفته از کتاب «زنگان لوحه‌لری) توسط گروه موسیقی آذربایجانی به شکلی فاخر اجرا و با کیفیت عالی ضبط شد.
 این شعر در قالب قوشما سروده شده است که آواز این تصنیف زیبا نیز از جناب فتحی_خسروشاهی می باشد.جناب دکتر محمد زاده صدیق محترم و معظم نیز حق بزرگی بر گردن تمام ما ساکنین شهر خسروشاه دارند .

این اثر نیز همانگونه که عنوان شد :
شعر : یاراقالیبدیرحسین_دوزگون (دکتر صدیق)
آواز : شور آواز دشتی از اسماعیل_فتحی_خسروشاهی
تار: برادر ارجمندمان جناب سیداحسان_شکرخدا(مدیر انتشارات_تک_درخت)
 دف : شکوفه_حبل_الورید( نوه ی خواهر جناب فتحی خسروشاهی )؛ میباشد .

آهنگسازی ، ملودی و شعر مارش تراکتور اثری دیگر از استاد فتحی است.

آقای فتحی در مورد انگیزه ی سروده و آواز این اثر می گوید :

« بعد از پیروزی تیم تراکتورسازی در مقابل تیم تهرانی ، فارس زبانها و طرفداران تیم مغلوب فحشهای رکیک و زننده ای به تبریز و ملت ترک زبان می دهند. آنروز که من در منزل خواهرم بودم ، بقدری از این مسئله ناراحت شدم که از خواهرم خواستم فوری دو برگ کاغذ  A4 آماده کند و شروع کردم به سرودن شعر .
انگیزه ی سرودن این شعر و تنظیم ملودی و آهنگ برای آن، این مسئله بوده است.»
- همچنین آواز شعر جنگی کور اوغلو و شعر زنجان نیز توسط ایشان اجرا گردیده است.
سرود تيراختور را با آهنگ جنگی کوراوغلو ادغام کرده اند  و شعر از خود ایشان می باشد. آهنگ مارش تيراختور مستقلا هم شعر و هم  آهنگ از خود ایشان است.

خاطره ای از استادفتحی_خسروشاهی :
فرهنگ محیط خسروشاه 60-70سال قبل
« از همان دوران کودکی علاقه ی خاصی به موسیقی داشتم . برادرم رادیوی فیلیپس داشت که موسیقی درخواستی گوش می کرد. هر ترانه ای که پخش می شد، بار دوم آنرا حفظ می کردم .هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه سر راه ترمینال مینی بوس تبریز_خسروشاه که قهوه خانه ی عاشیقلار در آنجا قرار داشت؛ چون به  لحاظ روحی به شدت علاقمند و وابسته به موسیقی بودم، گاهی آنجا می ایستادم و مدتی به آواز  عاشیق گوش می کردم و سپس عازم خسروشاه می شدم.
روزی از همان روزها که عاشیق مشغول نواختن موسیقی بود من بسیار مجذوب شده و همانجا میخکوب شدم و تماشا کردم . در آنزمان فرهنگ و آداب و رسوم خاصی در قهوه خانه ها بود و بچه ها و نوجوانان حق ورود به قهوه خانه را نداشتند و این کار را عیب بزرگی می دانستند. مانند امروز نبود که نوجوانان و جوانان داخل قهوه خانه ها بدون رعایت حرمت بزرگترها و ریش سپیدان هر کاری که دوست دارند ، انجام دهند.
همانطور آنجا ایستاده بودم و از شیشه به داخل میخکوب شده بودم که گویا از داخل قهوه خانه مرا دیده بودند و به مات شدن من پی برده بودند. یک نفر آمد دستم را گرفت و گفت  :« تشریف بیاورید داخل ».
من خجالت می کشیدم بروم .
 آن مرد گفت ناراحت نباش عییی ندارد بیا برویم از داخل به #موسیقی گوش کن.
نشستم روی صندلی قهوه خانه و دیدم یک چایی قند پهلو برایم آوردند .همینطور عرق شرم از پیشانی ام  جاری شده بود. چرا و چگونه وارد آن مکان شده بودم!؟آن نحوه ی چایی آوردن ! و از طرفی هم موسیقی ای  که در آن لحظه آشیق می نواخت! هیچ کدام باورم نمی شد .
آشیق آمد و گفت:  نامت چیست؟ . گفتم : اسماعیل.
گفت: موسیقی دوست داری ؟
گفتم : بله خیلی .
اول پایش را به زمین کوبید و شروع کرد به خواندن چند شعر، بعد به من گفت تو هر وقت دوست داری بیا اینجا بنشین و گوش بده .آنروز حالم متحول شده بود. در منزل به مادرم گفتم : عزیز ! به پدرم می گویی برایم سازی بخرد!؟ آنزمان که مرد سالاری بود بچه ها خجالت می کشیدند از پدران خود چیزی بخواهند .
مادرم گفت : پسر جان تو هنوز درس ات تمام نشده !
از او خواهش کردم خواسته ی مرا به پدرم بگوید.  
وقتی موضوع را به پدرم گفت ، او به جای عصبانی شدن پیشانی مرا بوسید. چون خودش نیز صدای خوبی داشت و آوازمغامات می خواند. عمه ام نیز صدای بسیار دلنشینی داشت . کلا خانوادگی ذاتا در موسیقی استعداد داشتیم. پدرم گفت : من خودم خیلی دوست دارم تو به موسیقی ادامه دهی و دلم می خواهد برایت سازی بخرم . ولی فرهنگ_محیط_خسروشاه طوری است که اگر مردم اینجا  در دست تو سازی را ببینند می گویند پسر فلانی مطرب! شده و ... »

سخن پایان به نقل از جناب اسماعیل فتحی خسروشاهی :

« در هر بار موقع رفتن از خسروشاه اندوهگین میشدم،ولی اینبار با خاطری تخت و آسوده و شادمان، امیدوار به آینده ی زادگاهم به تهران باز خواهم گشت »

معرفی کامل به همراه آثار ایشان را میتوانید در کانال تلگرامی ما به آدرس زیر مشاهده نمایید :
https://t.me/fardayekhosrowshah


برچسب‌ها: اسماعیل_فتحی_خسروشاهی
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۶ساعت 7:14  توسط   | 
شعر: پولدو پول ؛ استاد بنایی خسروشاهی...
ما را در سایت شعر: پولدو پول ؛ استاد بنایی خسروشاهی دنبال می کنید

برچسب : اسماعیل,فتحی,خسروشاهی, نویسنده : elyar-khosrowshahi بازدید : 472 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 10:26