پیامی به بخشدار شهردار و شورای محترم شهر خسروشاه

ساخت وبلاگ
خبری مبنی بر اینکه در فرمانداری تبریز مکاتباتی صورت گرفته تحت این عنوان که :
روستاهای شمال و شمال غرب (لاهیجان_آخولا_اسفهلان_شیخ_حسن_یئنگی کند_اسبست ودر کل اراضی_سرد_صحرای) بخش خسروشاه را می خواهند از خسروشاه جدا کنند و بنام تبریز! و(بعد از اینکه آب از آسیاب افتاد، اصل هدف مورد نظر پلید و شومشان را پیاده نمایند...) .

نویسنده ی این سطور چون نمی خواهد بر اساس ماده و تبصره سخن بگوید بسیار ساده و همه گیر این مسئله را مطرح می نماید.

خوشبختانه این موضوع در بزنگاه، میان قشر آگاه و روشنفکر و مشفقان مسائل اجتماعی سیاسی شهر پخش شد و فردای همان روز یعنی سه شنبه صبح جهت چاره اندیشی جلسه ای تشکیل شد و از سویی نیز خوشبختانه دو سه دسته از مردم با مراجعه به بخشداری و شهرداری جویای قضیه شدند. در جلسه ی شهرداری حتی جناب شهردارکه با جان و دل پشت این قضیه بودند نیز مورد اهانت همان دسته مردم متعصب واقع شدند.
حتی یکی از همشهریان چهار لیتر بنزین نیز همراه داشت، که:
« اگر قرار باشد روستاهای شمال و شمالغرب_خسروشاه را از ما بگیرند در همین ساختمان(بخشداری) خودم را آتش می زنم».

در هر صورت در گذشته چندین بار این قبیل مسائل و جسارتها و گستاخی هادر مورد اراضی خسروشاه صورت گرفته که در نهایت آن امروزه از جغرافیایمان همین محدوده باقی مانده است ، در حقیقت تا به این روز شهر ما همچون یک غنایم جنگی بوده که مدام تکه پاره های آن از سوی متوحشین سایرشهرها موردغارت واقع شده است وچون پارچه ای گرانبها تکه پاره شده است.

 بعنوان نمونه میتوان از جداسازی اراضی شمال و شمال شرقی شهرمان خسروشاه به  سهند  واز جنوب خاصه لر و از جنوب غربی کردلر و جنوب شرقی خسروشاه نیز دیزج، بایرام و حتی باویل و میلان و کلجاه را نام برد. چنانچه اگر جغرافیای سه چهار قرن پیشِ خسروشاه را در نظر بگیریم، می توان از اراضی جداسازی شده ای نظیر اسکو و روستاهای تابعه ی کنونی آن و همچنین اراضی غصب شده ی ایلخچی تا ایستگاه خط آهن خاصبان و تا حدودی نیز جزیره ی اسلامی که در برخی اسناد بنام خسروشاه است و باز از سمت شمال نیز اراضی سردرود و روستاهای فعلی تابعه ی آن تا کجاباد را نیز نام برد.

در این نوبت تاخت، من دقیقا میدانم طرح این توطئه علیه زادگاهم در کدامین روستای خسروشاه و در کدامین منزل ، با چه کسانی صورت گرفته است وخطاب به همان آقای...، میگویم :

بخداوندی خدا قسم و به عظمت همین ایام مبارک ، اگربار دیگر چنانچه به خاک زادگاهم تعرض کنید کل آذربایجان را بر علیهتان می شورانم وتا زنده ام عمرم را صرف رسواییتان مینمایم و تا حقوق از دست رفته و تارومار شده این مردم را نگیرم آرام نمیگیرم.

دوستان و همشهریان
 بزرگان و مسئولان
خانم ها و آقایان خسروشاهی
خوب است بدانید خسروشاه را به ده تبدیل میکردند.
می خواستند فرزندان و نسلهای آینده ی مان را به فلاکت بنشانند، چرا که در این مرحله اگرنبود برخی اهالی و مشفقان جامعه مان؛ طی ده پانزده سال خسروشاه به اسکوی دیروز تبدیل میشد و فرزندانمان میباست در دهی بزرگ میشدند . اگر این قصد پلید جا می افتاد در اندک زمانی ساختمان بخشداری تخریب و بخش به شهر افول میکرد و نهایتا خسروشاه به دهستانی بدل میشد ووو
بیدار باشید! و آگاه!
این طرح منحوس چندین ساله ایست که می خواهند در این عصر حاضر که من و شما حافظان این آب و خاکیم را به بی جربزه ترین انسانهای طول تاریخ برخاسته از این آب و خاک تبدیل نمایند.
اگر چنانچه مسئولانمان به فکر آبرو و حیثیتمان باشند، من! سعید بختیاری با جان و دل و ایمان کامل بعنوان عضوی از این جامعه،تمام قد حامی شان هستم و یقینا تک به تک اعضای محترم این کانال نیز همچنین.
ولی اگر مسئولی قصد خیانت داشته باشد بهتر است همین امروز بارو بندیل خود را ببندد و از این شهر آرام و بی صدا خارج شود .

سخن پایانی ما با مردم و مسئولین و شورای محترم خسروشاه :

در هرصورت این مسئله با درایت جناب آقای محمد مقصودی ارجمند و برخی مسئولان و همچنین آقای نادرجباریلر گرامی و بزرگان و دانایان و همچنین ریش سپیدانمان حل و فصل شد . منتهی این مسئله به همین جا ختم نمیشود چرا که هر آن ممکن است دوباره از این قبیل اتفاقات و خیانتها با طراحیهای دیگری علیه زادگاه و مردمانمان صورت گیرد، به همین دلیل همانگونه که در جلسه ی سه شنبه ی هفته ی قبل در بخشداری نیز عنوان نمودیم.

از بخشدار شهرمان(جناب مهندس علیپور) میخواهیم :
1-بیش از پیش مسئله ی اهمیت دهی به روستاهای تابعه مان را مد نظر قرار دهند. چرا که اگر مردمان و اهالی آنان از مرکز بخش راضی باشند حتی مجلس نیز نمیتواند خیال تفکیک آن روستاها را در سر بپروراند چه رسد به مسئولان شهرهای اطراف واین امر تحقق نمییابد مگربا رسیدگی و اهمیت دهی به مسئله ی گذشته و تاریخ آن مردمان؛ به اماکن برجای مانده ی تاریخی روستاهای تابعه مان اهمیت دهیم و مرمت و بازسازی ابنیه جات تاریخی را از اوجب واجبات به حساب آوریم و با سرمایه گذاری در آنها، مردمان واهالی را باریشه های خود آشنا نماییم و همچنین از اینطریق موجبات خرسندی آنان را برآورده و رضایتشان را کسب نماییم .
البته این بدان معنی نیست که از دیگر خواسته ها و احتیاجات آنان چشم بپوشیم.
جادارد از شهردار پرتلاشمان که در این راستا هر آنچه از دستشان برمیآمد حتی بیشتر از حد توانشان به تبق اخلاص نهادند و از جان و دل مایه گذاشتند واین خدمت را پیشکش مردمان اصیلمان نمودند نیز تشکر و قدردانی به عمل آید.
ازجناب مهندس دشتی گرامی میخواهیم:
1- با ساماندهی و بسیج نمودن مردم وبازرسی وتجدید نظر در کابینه شان اقدامات لازم را جهت سد نمودن این قبیل نیات پلید شیطانی انجام دهند تا برخی عواملی که در این عصر بسیار حساس نظام مقدس در صدد تفرقه افکنی هستند ازقبل خنثی سازی شود. چرا که اینان داعشیان نفوذی هستند که متاسفانه باید شناخته و در صدد مهار آنان برآییم.
از شورای شهرمان که انشاءلله بعد ازمدت کوتاهی امورات شهرمان که قبل از تحویل میز مردم ما مدیون الطافشان گردیده است میخواهیم:
1-به بزرگان مهاجرو کوچیده از شهرمان اهمیت داده شود و با دعوت و مشارکت ایشان در مسائل شهری و بخشی از پشتوانه های غنی و قوی خویش استفاده نماییم.

2- تشکل انجمنهای اقشار مختلف جامعه مان را در اولویت کارهای مسئولیتی شان قرار دهند، تا با اتحاد و همبستگی بتوانیم این گنجینه ی بسیار گرانبهایمان (زادگاهمان خسروشاه ) را بدان جایگاه بایسته و شایسته ای که در طول تاریخ بوده است،برسانیم.
شما شوراهای محترم یقین بدانید که بدون حضور مردم راهی جز انحراف نخواهید داشت تامادامی که مردم را پشتوانه ی خود دارید مطمئن باشید که مسیرتان مسیر درست و نهایتا مقصدتان نیز سربلندی و سرافرازی خواهد بود .
وان هنگام که از مردم بریدید! مطمئن باشید که مسیرتان خلاف شرع و اخلاق و انسانیت خواهد بود ؛ پس از شما خواهشمندیم که مردم را در امور مربوطه ی خود مشارکت دهید و از تمام اقشار و آحاد جامعه مان بعنوان چراغ راه مسیر خود استفاده نمایید .
تردید نکنید که هواهای نفسانی شما و وسوسه های شیطانی شما را احاطه خواهد نمود آن هنگام که مردم را از خود دور نمایید.
 و بلعکس ایمان داشته باشید که اگر مردم را بهمراه داشته باشید شیطان و هواهای نفسانیتان از شما اجتناب خواهد نمود .

بایسته است ذکر این نکته که ما این مسئله را به شوراهای سابق نیز گوشزد نموده بودیم و گوششان بدهکار مطالبات و خواسته های مردم نبود و نشد ؛
نهایتا وضعیت آنان و شهرمان بجایی رسیده که حتی شهرهای همجوار در صدد چپاول اراضیمان بر آمده اند.
بی شک این دوره ی شورا یکی از بدترین و  ضعیف ترین دورانها را از خود در تاریخ خسروشاه به یادگار گذاشت که البته ما با دلی آزرده این موضوع را ناچار ثبت و ضبط نمودیم .

امید است شما منتخبان این دوره ی مردم ، با در نظر گرفتن عینک نسلهای آینده، خودرا چنان نمایید که برآزنده ی آنید و بدانید که مردم تا زمانیکه شما طردشان ننموده اید همراهتان بوده و خواهند بود و چه سرمایه ای از این فراتر و ارزشمندتر .
خدا یارو یاورتان باد

برچسب‌ها: خسروشاه_بخشداری_لاهیجان_آخولا_اسفهلان_شیخ_حسن_یئنگ

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 8:15  توسط   | 
شعر: پولدو پول ؛ استاد بنایی خسروشاهی...
ما را در سایت شعر: پولدو پول ؛ استاد بنایی خسروشاهی دنبال می کنید

برچسب : پیامی,بخشدار,شهردار,شورای,محترم,خسروشاه, نویسنده : elyar-khosrowshahi بازدید : 442 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 10:26